سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا دانشجویان اندیشه سیاسی دراسلام

شیوه­ها و ابزارها

          در سال 1993 مارتین کرامر به توسعه جهانی اسلامگرایی ستیزه­جو با تعریف زیر توجه می­کند:

          ... مهمترین دگرگونی در میان همه دگرگونی­ها عبارت است از: ظهور دهکده جهانی بنیادگرایی اسلامی.(23)

تقریباً یک دهه است که اینترنت به طرز قابل ملاحظه­ای به منابعی که در دسترس اسلامگرایان است افزوده شده است. دهها وب سایت وجود دارند که به طور اعم به اسلام و به طور اخص به سازمانهای اسلامگرا می­پردازند. سازمانهای اسلامگرا در بسیاری از کشورها در سراسر جهان فعالیت می­کنند. در اینجا امکان بر شمردن بیش از چند مورد از آنها وجود ندارد.

          برخی مفسرین فکر می­کنند که کاربرد اینترنت توسط این سازمانها یک تحول جدید شگرفی است که باید به طور جدی مورد عنایت قرار گیرد.(24) این وب سایتها برای مقاصد متعددی مورد استفاده قرار می­گیرند از جمله انتشار اطلاعات درباره اسلام، انتشار اطلاعات راجع به سازمانهای خاص، و ایجاد ارتباط بین افراد در سازمانهای ممنوعه، که برخی از آنها احتمالاً در غرب وجود دارند و هم از متن آزاد و هم متن رمزدار استفاده می­کنند.

          مفسران باتجربه همچنین راههایی را نشان می­دهند که در آنها اینترنت احتمالاً حاوی گردآوری اطلاعات، اقدامات جاسوسی و مختل کننده در حال وقوع احتمالی علیه سازمانها و کشورهایی است که متخاصم تلقی می­شوند.

 

سازمانها، وب سایتها و اینترنت

          المهاجرون یک نمونه از سازمانهای اسلامگرا است که در میان مسلمانان در بریتانیا بسیار فعال است. نام المهاجرون که به معنی مهاجرت کنندگان است اشاره دارد به آنهایی که با پیامبر اسلام در سال 622 میلادی از مکه به مدینه مهاجرت کردند. رهبر آنها در بریتانیا شیخ عمر بکری محمد است که رهبر بنیانگذار حزب التحریر در بریتانیا بود و از آنجا به دنبال اختلافاتی با رهبران خاورمیانه-محور جدا شد. در طی سال 1998 بکری محمد اطلاعیه­های اسامه بن لادن را برای کسانی که او خواستار بود تا به عنوان سخنگو عمل کنند، منتشر کرد. او همچنین بمب­گذاریهای سفارتهای ایالات متحده در داروالسلام و نایروبی را مورد تایید قرا داده است.(25)

          المهاجرون گردهمایی­های متعددی را برای جلب نظر افراد برگزار می­کند. آنها شمار زیادی از بروشورها و اعلامیه­ها را هم در اشکال متعارف و هم در اینترنت منتشر می­کنند.

          در یکی از همین گردهمایی­ها بود که جهاد برای چچن اعلام شد.(26) این گردهمایی­ها با فیلمی ویدیویی از داغستان و چچن آغاز شد. کپی­های متعددی از آن به قیمت 5 دلار به بالا به منظور کمک مالی برای جهاد در چچن به حضار فروخته شد. سخنرانان این گردهمایی عبارت بودند از شیخ عمر بکری محمد از چچن، ابوحمزه امام مسجد پارک فینس بوری لندن، و امامی از شیکاگو. بن­مایه سخنرانی­ها عبارت بود از نفرت و انزجار از روسها – همچنین آمریکایی­ها، اگر چه در این مورد آنها در مقایسه با روسها در جایگاه بعدی قرار داشتند – و لزوم پشتیبانی فوری از جهاد در چچن. بن­مایه ثابت این بود که «ما پیروز خواهیم شد زیرا حق با ماست و دشمن اهریمن است. ما از تسلیحات و تجهیزات دشمن – چه غنیمتی و چه خریداری شده – علیه خود آنها استفاده می­کنیم و در میدان جنگ آنها را شکست خواهیم داد».

          پشتیبانی و حمایت سه گونه مطرح می­شد: نقدی، حمایت و پشتیبانی مردمی و تقاضا از مردان برای حضور در جهاد در چچن و از زنان برای حمایت از آنها.(27)

سازمانهای دیگر حمایت کننده جهاد در چچن عبارت بودند از:

          حامیان شریعت، کمیته دفاع از حقوق مشروع در عربستان سعودی، جبهه بین­المللی اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و مسیحیان.

          حامیان شریعت مقاله­ای با عنوان «جهاد در آمریکا؟» در وب سایت خود منتشر کرده­اند و برای آینده تمام سرزمینهای اسلامی فراخوان جهاد داده­اند با تظاهراتی در بیرون از سفارت عربستان در لندن و کنفرانسی در مسجد پارک فینس بوری(28) جایی که ارتباط دهنده اصلی ابوحمزه بود.

          کمیته دفاع از حقوق مشروع در عربستان سعودی در می 1993 در ریاض تاسیس شد، یازده روز بعد ممنوع شد و در سال 1994 دفاتر خود را با اتفاق یک گروه دیگر به نام کمیته نظرخواهی و اصلاح به رهبری اسامه بن لادن به لندن انتقال داد.(29)

          جبهه بین­المللی اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و مسیحیان هم­پیوند با اسامه بن لادن و القاعده هستند. این جبهه در بسیاری از کشورها عضو دارد، و بسیاری از آنها رهبران ارشد در سازمانهای تروریستی مشهور نیز هستند.(30)

          سبک تبلیغات و نحوه­ای که گردهمایی­ها توسط المهاجرون اجرا و مدیریت می­شود شبیه سبک و نحوه­ای است که سازمانهای تروتسکی­ای نظیر حزب کارگران سوسیالیت اتخاذ می­کردند. تاکید بر شعارهای تهدیدآمیز، ایجاد جو هراس­انگیز در گردهمایی­ها، سرکوب مخالفت و تغییر مداوم از یک موضوع به موضوع دیگر همان طور که صحنه سیاسی تغییر می­کند، است. تفاوت عمده در این است که سازمانهای اسلامگرا دارای یک بعد و شور مذهبی هستند که سازمانهای مارکسیستی فاقد آنند.

          المهاجرون صدا، چشم و گوش مسلمانان، (رجوع کنید به Almuhajiron.org یا  Ummah.org.uk) وب سایت گسترده­ای دارد که در بردارنده اطلاعات راجع به گردهمایی­ها، اطلاعیه­های رسانه­ای و عناوین خبری است. این وب سایت حاوی نقشه­ای از جهان است که پایگاههای به اصطلاح فعال برای سازمان مذکور را در بریتانیای کبیر، ایالات متحده، آلمان، آفریقای شرقی، سودان، عربستان سعودی، آسیای مرکزی و پاکستان نشان می­دهد.

وب­سایت در زیر تیترِ «درباره المهاجرون» می­آورد:

          ... پیروی و اجرای کامل ... شریعت بزرگترین چالش روبروی مسلمانان است ...

          ... هدف اساسی ما ... سلطه اسلام بر سراسر جهان است.

          بنیانگذاران المهاجرون در جنبشهای اسلامی مختلفی فعالیت کرده­اند، جنبشهایی که در گذشته در پی تاسیس دولتی اسلامی (خلافت) بوده­اند و اکنون نیز هستند نظیر اخوان­المسلمین، حزب التحریر، جماعت اسلامی، تنظیم الجهاد، مسلمانان جوان، جمعیت اسلامی، جماعت تبلیغی، علمای جوان اروپا و در این اواخر مجمع جهانی اسلام.

          ... آنها بر این باورند که جهاد (به معنی جنگ مسلحانه) تنها روش اسلامی برای آزادی سرزمینهای اسلامی تحت اشغال از جمله فلسطین، کشمیر، هند، چچن، بوسنی و غیره است:

          فعالیت المهاجرون سریعاً به کشورهای مختلف نظیر لبنان، عربستان سعودی، موریتانی، پاکستان، بنگلادش، افغانستان، هند، مالزی، آمریکا، فرانسه و انگلیس سرایت کرده ... و از جانب برخی دولتها نظیر مصر، الجزایر، پاکستان، عربستان سعودی و انگلیس مورد حمله قرار گرفته­ است.

          المهاجرون ارگانهای زیادی دارد که تحت رهبری آن درون جامعه فعالیت می­کنند. این ارگانها در حوزه­های مختلف تخصص دارند نظیر: جامعه وکلای مسلمان، جامعه گرویدگان به اسلام، جامعه والدین مسلمان، مدرسه شریعت لندن، دادگاه شریعت در بریتانیا، جامعه دانشجویان مسلمان، مجمع جهانی اسلام، جامعه فرهنگی مسلمانان و حزب آینده.

          المهاجرون برای اینکه به ستون پنجم بدل شده و قادر باشد دشمنان اسلام را تحت فشار قرار دهد ... (همینطور به خاطر اینکه) ... بخشی از فرایند آماده­سازی برای انقلاب جهانی اسلامی باشد ... (باید) ... قوی و متحد شود.

          حزب التحریر (رجوع کنید به www.hizb-ut-ta-tahrir.org ) از زبانهای مختلف – عربی، انگلیسی، آلمانی، ترکی و مالایی – استفاده می­کند و جزئیات را از جمله زمان و تاریخ گردهمایی­های منظم در بریتانیا همراه با آثار فراوان در خصوص اهداف و سیاستهایش ارائه می­کند. حزب التحریر نخستین وب سایت مستقر در بریتانیای خود را در کالج امپریال لندن داشت، اما به دنبال شکایتها به مقامات کالج، این وب­سایت بسته شد و آنها سایتی جدید به نام خودشان به راه انداختند.(31) حزب التحریر در اوایل دهه 1990 در محیطهای دانشگاهی در بریتانیا فعالیت می­کرد. به دنبال اعتراضات از سوی اتحادیه ملی دانشجویان و برخی سازمانهای دیگر، آنها به استناد سیاست «ممنوعیت تبلیغ برای نژاد» دیگر مجاز نیستند تا گردهمای­هایی را در محیطهای دانشگاهی بریتانیا سازماندهی یا برگزار کنند.(32)

اخیراً حزب التحریر به عنوان یکی از سازمانهای اصلی اسلامگرا شناخته شده که بسیاری از جمهوریهای مسلمان­نشین آسیای مرکزی شوروی سابق نظیر قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان همچنین پاکستان را تهدید به بی­ثباتی می­کند.(33) حزب التحریر در اندونزی نیز فعال است.(34) این حزب در طی سال 2002 مبارزات پوستری و بروشوری را در لندن رهبری کرده و به گسترش مبارزات اینترنتی و ای­میلی خود ادامه می­دهد.(35)

سه عضو بریتانیایی حزب التحریر هم­اکنون در مصر در بازداشت به سر می­برند زیرا حزب التحریر در آنجا به عنوان یک سازمان اسلامگرای خطرناک تلقی می­شود. با این حال این حزب هنوز در بریتانیا و دیگر کشورهای غربی از آزادی عمل برخوردار است.

بارونس کوکس به تازگی در یک سخنرانی در مجلس لردان این ملاحظات را مطرح کرد:   

          بالاخره اینکه در مورد آزادی عمل آشکار سازمانهای اسلامگرای ستیزه­جو در بریتانیا حتی زمانی که آنها در خارج ممنوع­الفعالیت هستند نگرانی وجود دارد. برای مثال من به حزب التحریر اشاره می­کنم. این حزب توسط یک فرد دانشگاهی معروف، احمد راشد به عنوان یکی از سازمانهای اسلامگرای اصلی توصیف شده که جمهوریهای مسلمان­نشین آسیای مرکزی همچنین پاکستان را تهدید به بی­ثباتی می­کند، این حزب یک سازمان غیر قانونی در مصر محسوب می­شود و سه عضو بریتانیایی آن هم اکنون در قاهره در بازداشت به سر می­برند. این حزب هم اکنون در اندونزی فعالیت می­کند و بروشورهایی را توزیع می­کند و مبارزات تبلیغاتی را در اینجا یعنی بریتانیا رهبری می­کند. وب سایت آن جزئیات راجع به گردهمایی­های منظم ادواری در این کشور را در اختیار می­گذارد. آیا این قابل پذیرش است؟(36)

          سازمانهای مشابه با پیوندهای بین­المللی در بسیاری از کشورهای غربی دیگر وجود دارند. برای مثال «دولت خلافت» یک سازمان اسلامگرای ترکیه­ای در آلمان است که هدفش عبارت است از:

          ... اعلام دولت خلافت اسلامی، ادعای آن به عنوان حکومت مشروع در تبعید ترکیه و خاتمه بخشیدن به حکومت سکولار موجود.

بیانیه منتشر شده «دولت خلافت» با عنوان «نظم نوین جهانی» اظهار می­دارد که:

          هدف ما سلطه اسلام بر زندگی روزمره است. به عبارت دیگر قرآن باید به قانون اساسی بدل شود. نظام حقوقی اسلام باید حاکم شود و اسلام باید حکومت کند ... آیا ترکیب اسلام با دموکراسی و نظام غیر روحانی­ای که دموکراسی بر آن استوار است امکان­پذیر است؟ برای این پرسش تنها یک پاسخ وجود دارد و آن «ن?!» محکم و پرطنین است.

          رهبر این سازمان در می 2000 به خاطر تحریک به قتل و آدم کشی محاکمه شد و جان بیک ول در محکمه برای «دولتمرد جدید» گزارش داد با این نتیجه که:

          ... پیروان آنها ... در سراسر اروپا وجود دارند، در هلند، بلژیک، اسکاندیناوی و بریتانیا. لیورپول، بیرمنگام، منچستر و پکهام به من گزارش شده است. چنین بنیادگرایان متعصب اسلامگرا اکنون در قلب اروپا یک تهدید محسوب می­شوند.(37) نداوالاسلام (رجوع کنید به: (www.Islam.org.au یک وب­سایت گسترده دیگری است که در سیدنی استرالیا مستقر است. این سایت خودش را یک مجله اسلامی روشنفکری جامع دو زبانه می­خواند که به زبان انگلیسی و عربی مطالبش را ارائه می­کند. وب سایت مذکور حاوی ایتمهای خبری و مقالات فراوانی است از جمله:

?        پایان «اسرائیل»: یک حقیقت قرآنی.

?        مصاحبه با مجاهد اسامه بن لادن – از عربستان سعودی.

وب سایت «تنظیم اسلامی»(38) حاوی اطلاعات زیاد، شمار زیادی مقاله و جزئیات تقریباً بیش از 50 وب سایت است از جمله وب سایتهای جبهه نجات اسلامی در الجزایر، طالبان، حزب الله، حماس و اخوان المسلمین همچنین المهاجرون و حزب التحریر.

وب سایتهای بسته و گروههای کاربر نیز وجود دارند که مستقیماً قابل دسترس نیستند نظیر ایکونوکلاست (The Iconoclast)(39) که ادعا می­شود در پی مقابله با اسلام­هراسی در بریتانیا است. از سوی دیگر وب سایتهای فراوانی نیز وجود دارند که راجع به موضوعات و مسائل اسلامی بحث می­کنند و متعهد به پیشبرد گفتگویی مستدل و منطقی با وب سایتهای اسلامی از دیدگاهی مسیحی هستند، از جمل? اینها عبارت هستند از: «گفتگوی اسلام – مسیحیت» و «پاسخ اسلام».(40)

بعلاوه وب سایتهای بسیار زیادی وجود دارند که عمدتاً توسط مسلمانان فوق­الذکر توسعه یافته­اند نظیر «ایمان، آزادی، بین­الملل» و «بنیاد سکولارسازی جوامع اسلامی» که هر کدام از اینها مسائل بسیار مهم فراوانی را در رابطه با اسلام و اسلامگرایی پیش می­کشند. هر دوی این سایتها دارای فهرستی ارزشمند از دیگر سایتهای مشابه هستند.(42)

 

تاکتیک­ها

          تاکتیک­هایی که اسلامگرایان امروز در حمله به جوامع غربی به کار می­برند شبیه تاکتیک­هایی است که مارکسیستها در قرن گذشته به کار می­بردند – انواع مختلف فریب­کاری همراه با تاثیرات تراوشی، تقویت­کننده و فزونگر که کارایی کلی ایدئولوژیستهای متعهد را حتی در صورتی که شمار آنها زیاد نباشد، افزایش می­دهد.

 

فریب­کاری

در قرآن آمده:

          «هر آن کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد نه آنکه به زبان و از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد، بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس دلش آکنده به ظلمت کفر گشت، بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب سخت دوزخ خواهد بود.(سوره نحل آیه 106 مکی)

مسلمانان شیعه از این آیه اصل تقیه خود را اقتباس می­کنند، که فریب­کاری آگاهانه در مورد ایمان را برای حفظ جان در سرزمین دشمن توجیه می­کند. مسلمانان سنی نیز تقیه را مورد تایید قرار می­دهند همان طور که در تفسیر نویسنده بزرگ سنی حسن الترابی از آیه زیر نمایان است:

اگر شخصی برای فرار از دست دشمنانش مجبور شود و زباناً اقرار به بی­ایمانی کند در حالی که قلباً مخالف آن باشد، هیچ گناهی بر او نیست زیرا خداوند به ایمان قلبی بنده خود نظر می­کند.(43)

بنابراین در شرایط اضطرار فریب­کاری و دروغ­گویی مجاز است و هدف وسیله را توجیه می­کند.(44)

این تعالیم آشکارا می­تواند توجیه مذهبی لازم برای فریب­کاری آگاهانه را فراهم نماید – بدین ترتیب که وضعیت تهدید کننده تلقی می­شود، همان طور که بسیاری از اسلامگرایان اکنون این گونه فکر می­کنند.

این آموزه برای مثال در مورد کسانی که آیاتی از قرآن را نقل قول می­کنند که بر صلح یا تساهل دلالت دارند تا نشان دهند اسلام دین صلح است اما آیات دیگر از قرآن را که بر جنگ طلبی یا عدم تساهل دلالت دارند را مورد توجه قرار نمی­دهند، کاربرد دارد. برای مثال دکتر زکی بداوی، سرپرست کالج اسلامی (لندن) و رئیس شورای امامان و مساجد در بریتانیا، در رادیو شبکه بی­بی­سی بلافاصله بعد از وقوع حادثه یازده سپتامبر از قرآن نقل قول می­کند که:

ما چنین حکم نمودیم که هر که نفسی را بدون قصاص و یا بی-آنکه فساد و فتنه­ای در روی زمین کند بکشد مثل آن باشد که هم? مردم را کشته و هر که نفسی را حیات بخشد مثل آنست که هم? مردم را حیات بخشیده است.(سوره مائده آیه 32 مدنی)

اما او از ذکر دقیقاً آیه بعدی خودداری می­کند که می­گوید:

همانا آنان که با خدا و رسول او به جنگ برخیزند و به فساد کوشند در زمین جز این نباشد که آنها را به قتل رسانند یا به دار کشند و یا دست و پای آن به خلاف ببرند یا از سرزمین صالحان نفی بلد و تبعید کنند، این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت باز به عذابی بزرگ معذب خواهند بود.(سوره مائده آیه 33 مدنی)

او همچنین به آیات دیگر قرآن که دلالت بر جنگ­گرایی و عدم تساهل دارند نظیر سوره توبه آیات 5 و 29، سوره نساء آیه 89 و سوره انفال آیه 39، توجه نمی­کند.

با عنایت به این که دکتر بداوی در تمام عمرش به عنوان یک متفکر اسلامی مطرح بوده نمی­تواند از این آیات و آیات تحریک آمیز دیگر بی­خبر باشد. مطمئناً این وظیفه اوست که به افکار عمومی بریتانیا توضیح دهد که این آیات حقیقتاً به چه معنا هستند و صدای واقعی اسلام کدام است.

 

تاثیرات تراوشی، تقویت­کننده و فزونگر

          تاثیر تراوشی به جریانی از انتقاد منفی مداوم اشاره دارد که به تدریج باور به ارزشهای جوامع غربی را به تحلیل می­برد. یک مثال مربوط  در خصوص این پدیده گزارش «اسلام­هراسی – چالشی برای همه ما»(45) است که در سال 1997 منتشر شد. این گزارش بود که پدیده­ای جدید را به نام – «اسلام­هراسی»- کشف کرد و به لزوم مقابله با آن استدلال ­کرد. یک گزارش تکمیلی در این خصوص در نوامبر 2001 منتشر شد.(46)

          متاسفانه این گزارشها خود را به مطالعه عمیق تنها یک جامعه – بریتانیای امروز – محدود می­کنند و تقریباً هیچ تلاشی برای ارائه شواهد از کشورها و یا جوامع دیگر نمی­کنند. این امر هم منطقاً نادرست است و هم گمراه­کننده، زیرا تنها با تحلیل مقایسه­ای و سنجید? انواع جوامع می­توان دریافت که آیا بروز مشکلاتی خاص، منحصر یا خاص یک نوع جامعه به خصوص است یا جهانی­اند. حال اگر آنها منحصر به جامعه­ای خاص نیستند پس چگونه است که این مشکلات در یک جامعه حادتر از جوامع دیگر هستند. اتخاذ چنین رویکرد تنگ­نظرانه در مورد اسلام – که در بر گیرنده جوامع مختلف زیادی است – منطقاً غیرقابل پذیرش است.

          این کمبودها در «گزارش غرب­هراسی»(47) به طرزی کاملاً متقاعد کننده مورد تاکید قرار گرفته است. این گزارش نقل قولهایی از نشریات اسلامی همراه با ارجاعات فراوان به منابعی که اظهارات آن را تایید می­کنند، در اختیار می­گذارد. این نقل قولها و مثالها نشان می­دهند که تقریباً تمام انتقادهای روند کلی جامعه بریتانیا، مفسران و رسانه­ها در گزارش «اسلام­هراسی» درست به همان میزان علیه جوامع اسلامی قابل اطلاق هستند. با این حال هیچ نشانه­ای از هیچ گونه پذیرش توسط مسلمانان بریتانیا مبنی بر اینکه وضعیت اینگونه است وجود ندارد. به تعبیرخود «گزارش غرب­هراسی»:

          در حالی که مسلمانان بریتانیا را نمی­توان به خاطر اقدامات خارجیان هم­کیش آنها مسئول دانست، اما می­توان آنها را به خاطر واکنش­شان نسبت به آزار مسیحیان توسط مسلمانان به خصوص حال که مدعی هستند که دولت و جامعه بریتانیا باید نسبت به ملزومات یک اقلیت مذهبی در میان خود بیشتر حساس باشد، مسئول دانست. اگر آنها  می­خواهند از اتهام دادخواهی صرفاً برای خود جلوگیری کنند باید بپذیرند که آنها نیز در قبال حفظ و حمایت از حقوق برابر برای اقلیتهای مسیحی در کشورهای اسلامی مسئول هستند.(48)

          از آنجا که بسیاری از مسلمانان بریتانیا در سرزمینهای اصلی خود نظیر پاکستان، بنگلادش، قبرس یا یمن همچنان دارای منافع هستند، آیا نباید وظیفه روشنی در مخالفت با نقض حقوق بشر در این جوامع یا کشورهای اسلامی دیگر داشته باشند؟

          در سال 2000، گزارش دیگری با عنوان «تبعیض و خصومت ضد اسلامی در ممالک متحده بریتانیا در سال 2000»(49) توسط کمیسیون حقوق بشر اسلامی منتشر شد که مدعی بود مسلمانان در بریتانیا توسط مابقی جامعه مورد اجحاف قرار دارند. این گزارش بر مبنای یک بررسی پرسشنامه­ای استوار است. در حدود 12000 پرسشنامه توزیع شد اما تنها 141 پرسشنامه به طور کامل پر شد. همچنین شواهد شایعه مانند نیز وجود داشت.

در آغاز گزارش(50) رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی مسعود شجره می­گوید:

          سطوح تبعیض و ماهیت خصومت ضد اسلامی سرگیجه­آور است. یکی از اینها یادآور خصومت ضد یهودی قبل از جنگ جهانی دوم است. یافته­های این گزارش حاکی از این است که اگر در سطح حکومت اقدامی فوری صورت نگیرد، مسلمانان در بریتانیا و اروپا احتمالاً در این قرن به همان سرنوشتی دچار می­شوند که یهودیان در قرن گذشته در اروپا دچار شدند.

          مشکل است شواهدی را که در این گزارش آمده با این غلونمایی نسنجیده که به نظر می­رسد بیشتر برای برافروختن و باشد تا ارائه گزارش در مورد شرایط و اوضاع و احوال آشتی داد.(51)

          یکی از تاثیرات گزارشهای اینچنینی عبارت است از بازداری جدی هرگونه انتقاد از مسلمانان یا اسلام – چه در داخل و یا خارج – و در عین حال همزمان علنی و عمومی کردن انتقاد از جوامع غربی.

          تاثیر تقویت­کننده عبارت است از سیاست قراردادن ایدئولوژیستهای متعهد در جایگاههای کلیدی جامعه.

برای مثال در بحثی اخیر در مجلس لردان، بارونس کوکس استدلال کرد که:  

          مایه نگرانی دیگر مربوط است به نفوذ مالی اسلامگرایان ستیزه­جو در موسسات کلیدی. سال گذشته به مورد صالح ادریس، مالک یک کارخانه داروسازی در سودان و احتمالاً دارای یک رابط? خوب با رژیم اسلامگرای جبهه ملی اسلامی اشاره کردم. او در آن موقع 75 درصد سهام شرکت سیستمهای دیجیتالی آی­ای­اس که مسئول نظارت امنیتی اینجا کاخ وست مینستر، خطوط هوایی بریتیش ایر و دیگر موسسات پر اهمیت بود را در اختیار داشت. او همچنین 20 درصد سهام در پروتک، یک سازمان امنیتی با پروژهای امنیتی در موسسات وزارت دفاع و موسسات هسته­ای در دان­رِیی و سلافیلد را نیز در اختیار داشت. در آن موقع از وزیر پرسیدم آیا قوانین ضد تروریسم از نفوذ مالی در موسسات کلیدی جلوگیری می­کند. اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده­ام.(52)

          تاثیر فزونگر عبارت است از تلاش برای افزایش تاثیر و کارایی ایدئولوژیستها از طریق تاسیس سازمانهایی که برای سرپوش گذاشتن به اعمال غیر قانونی تشکیل می­شوند و حامیان آنها لزوماً از حیث ایدئولوژیکی متعهد نیستند. این امر می­تواند استفاه یا سوءاستفاده از موسسات خیریه را نیز شامل شود.

          یک مثال گویا در این زمینه – که هم اکنون در فلوریدا مورد پی­گیری قضایی است – به پروفسور سامی الاآرین از دانشگاه فلوریدای جنوبی مربوط می­شود. شاکی در اقامه دعوا مدعی است که آرین در آمریکا از موسسات خیریه معاف از مالیات نظیر «موسسه جهانی مطالعات اسلامی» استفاده کرده تا برای سازمانهای تروریستی اسلامگرا نظیر جهاد اسلامی فلسطین، اعانه جمع­آوری کند و وجوهی را از موسسه خیریه معاف از مالیات دیگر در هرندون ویرجینیا که عمدتاً توسط حکومت عربستان سعودی سرمایه­گذاری می­شده، دریافت کرده است.(53)

          در بریتانیا ادعاهای مشابهی در خصوص سوء استفاده از سرمایه­های خیریه­ای در مورد مجمع جهانی جوانان مسلمان(54) که در سراسر جهان گسترده است، در برنامه­ای در خبر شبانگاهی بی­بی­سی 2 در اوایل سال 2002 مطرح شده است.

          شیخ محمد هشام کبانی رئیس شورای عالی اسلامی آمریکای شمالی شواهد دیگری را برای سمیناری عمومی در وزارت امور خارجه در ژانویه 1999  در اختیار گذاشته است:

          ... سازمانهای غیر انتفاعی بسیاری در آمریکا تاسیس یافته­اند که کار آنها تنها جمع­آوری پول و اعانه و ارسال آنها ... برای افراطیون در خارج از ایالات متحده است. این معضل بزرگی است که ما در اینجا با آن مواجه­ایم، زیرا شما نمی­دانید وجوه جمع­آوری شده به کجا می­روند. تا کنون بیش از صدها میلیون دلار برای احزاب افراطی در خاورمیانه و خاور دور همچنین افغانستان و اکنون قفقاز ارسال شده است. منابع ما اظهار می­دارند که میلیونها دلار جمع­آوری و ارسال شده است. این منابع تحت پوشش کمکهای بشردوستانه ارسال می­شوند، اما برای مصارف بشردوستانه استفاده نمی­شوند ... مقدار ناچیزی از آن برای مردم بی­سرپناه و فقیر هزینه می­شود، اما اکثریت آن یعنی در حدود 90 درصد، از بازارهای سیاه در این کشورها سر در آورده و صرف خرید جنگ افزارهای مختلف می­شود.(55)

          کبانی پیشتر رفته و ادعا می­کند که «بیش از 80  درصد ... از بیش از سه هزار مسجد در آمریکا در اختیار ایدئولوژیستهای اسلامگرای افراطی بسیار فعال قرار دارد» و «ایدئولوژی افراطی ... سریعاً در حال گسترش به محیطهای دانشگاهی است».

          امرسون نمونه­های دیگری را در کتابش «جهاد آمریکا»(56) مطرح می­نماید. او در کتاب خود شواهدی از پیوند 9 سازمان اسلامی در آمریکا با تروریسم در اختیار می­گذارد. این سازمانها عبارت هستند از: انجمن جوانان مسلمان عرب، گروه اسلامی آمریکا، آموزشگاه فرهنگی اسلامی، شورای روابط امریکا-اسلام، شورای مسلمانان آمریکا، حلقه اسلامی آمریکای شمالی، شورای امور عمومی مسلمانان، اتحادیه مسلمانان آمریکا و جامعه اسلامی آمریکای شمالی. بیشتر این سازمانها عمدتاً به عنوان سازمانهای متعلق به مسلمانان میانه­رو تصور می­شوند و برخی از آنها به نشستهای عمومی در کاخ سفید دعوت شده­اند.

          از این سازمانها شش سازمان – اتحادیه مسلمانان آمریکا، شورای مسلمانان آمریکا، شورای روابط آمریکا-اسلام، شورای امور عمومی مسلمانان، حلقه اسلامی آمریکای شمالی و جامعه اسلامی آمریکای شمالی– همراه با شورای همکاری سیاسی مسلمانان آمریکا و انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا و کانادا، به اتفاق، بیانه­ای منتشر کردند و در آن مدارک و شواهد کبانی را در گردهمایی آزاد وزارت امور خارجه در باب افراط­گرایی اسلامی مردود شمرده و از او خواستند تا عذرخواهی کرده و اظهارات خود را پس بگیرد، اما او شجاعانه از انجام این کار خودداری کرد.

          به طور کلی این تاکتیک­ها، زمانی که در یک استراتژی منسجم ادغام می­شوند، شمار نسبتاً اندکی از افراد را قادر می­سازند تا عملکرد گروهها و سازمانهای بسیار بزرگتر را تحت تاثیر قرار داده و کنترل کنند.

          هم اکنون هزاران نفر – چه در کشورهای اسلامی و چه در بیشتر کشورهای آزاد جهان – وجود دارند که با یکدیگر کار می­کنند تا آرمان اسلامگرایی را پیش ببرند و به جوامع غربی آسیب بزنند. از این رو حفاظت از جوامع غربی دیگر امری مسلم نیست و لذا مستلزم دفاع عقلانی، شجاعانه، همراه با درایت و هوشمندی خواهد بود.

سید مهدی میرمیران