لائیسیته


شعار جمهوری فرانسه بر سردر یک کلیسا پس از قانون سال 1905 مبنی بر جدایی دین و دولت.
لائیسیته واژهای است که در دهه هفتاد سده? نوزدهم (1870)در فرانسه ابداع و از آن پس وارد دانشنامهها و گفتمان سیاسی به ویزه در این کشور شد. لائیسیته مفهومی سیاسی است که بر حسب آن، از یکسو، دولت (به معنای Etat یا State که شامل سه قوای مقننه، اجرایی و قضائی میشود) و بخش عمومی (Sphère publique)از هیچ دینی پیروی نمیکنند و از سوی دیگر، دین، با برخورداری از همه? آزادیها در جامعه? مدنی، هیچ قدرت سیاسی ای اعمال نمیکند. لائیسیته از زبان یونانی گرفته شده است. اگر بخواهیم تعریفی از آن ارائه دهیم میتوان گفت: «دولت (در معنای بالا) که از هیچ دینی پیروی نمیکند و دین در جامعه مدنی آزادانه به فعالیت میپردازد اما دین در سیاست هیچگونه قدرتی اعمال نمیکند». این مفهوم ریشه در نوشتارهای روشنگرانی مانند دنیس دیدرو، ولتر، جان لاک، پدران بنیانگذار ایالات متحده مانند جیمز مدیسون، توماس جفرسون، توماس پین و در فرانسه از طریق قانونهای ژول فری (Jules Ferry) و در نوشتارهای آزاداندیشان، ندانمگویان و بیخدایان مدرن همچون برتراند راسل، رابرت اینگرسول، آلبرت اینشتین و سم هریس دارد.
صفت «laïque» در فرانسوی که ابتدا متضاد «clérical» بود، میتواند به معنی مستقل از سلطه مذهب هم به کار رود.
میرمیران