تکثرگرایی سیاسی


تکثرگرایی سیاسی (به انگلیسی: Pluralism as a political philosophy) یک نوع نگرش فلسفی و سیاسی است که در فرم پایهای بیانگر تنوع در افکار و پذیرش نظرات متعدد است.
مقدمه
تکثرگرایی در واقع یک مفهوم کلی و به معنای پذیرفتن گوناگونی است. این مفهوم به روشهای مختلف و در مباحث گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. در سیاست تکثرگرایی به معنای پذیرش گوناگونی علایق و عقاید در بین مردم است و میتوان گفت تکثرگرایی سیاسی یکی از مهمترین مشخصههای مردمسالاری مدرن به شمار میرود.
در سیاست مردمسالارانه، تکثرگرایی یک اصل راهنماست که به همزیستی مسالمت آمیز علایق و عقاید مختلف میانجامد. برعکس اقتدارگرایی و پارتیکولاریسم (دلبستگی به مرامی خاصی)، تکثرگرایی با پذیرش گوناگونی عقاید بر این اصل پافشاری میکند که اعضای یک جامعه میتوانند اختلافات خود را با استفاده از گفتگو همسو سازند.


نوشتار فدرالیست از ارکان سیستم سیاسی ایالات متحده آمریکا است. نسخه در تصویر متعلق به جلد نسخه سال 1788 میلادیست.
یکی از ابتداییترین استدلالها در مورد تکثرگرایی سیاسی را جیمز مدیسون در مقالات «فدرالیست» ارائه کردهاست. در این نوشتارها، مدیسون این بیم را ایجاد کرده که تحزبگرایی[1] در نهایت به یک جنگ داخلی میانجامد و در ادامه گفتارش به جستجوی بهترین راه برای جلوگیری از وقوع چنین رخدادی پرداختهاست. مدیسون این نکته را به اثبات رسانده که بهترین راه برای جلوگیری از حزبگرایی، ایجاد فضایی است که در آن به هیچ یک از احزاب اجازه مسلط شدن بر سیستم سیاسی را ندهیم. این عقیده تا حد زیادی تکیه بر تغییر دائم تاثیر گروههای سیاسی دارد به طوری که از تسلط یک گروه جلوگیری کرده و در نهایت به یک رقابت دائمی بینجامد.
تکثرگرایی سیاسی و مصلحت عمومی
تکثرگرایی سیاسی امیدوار است که فرایندهای تعارض و گفتگو در نهایت به مشخص شدن و متعاقب آن به درک بهترین راه برای تک تک افراد جامعه یا همان «مصلحت عموم» بینجامد. چنین اصلی بر این نکته دلالت دارد که در یک چهارچوب پلورالیستی مصلحت عموم یک مفهوم معین قیاسی نیست بلکه وسعت و مضمون مصلحت عمومی تنها میتواند در سایه گفتگو کشف شود.
در نهایت، نتیجه مهم این فلسفه این است که عقیده هیچ گروه خاصی نمیتواند به عنوان «حقیقت مطلق» مورد تائید باشد. بنابراین وجود هیچ گروهی که بتواند دو مفهوم «مصلحت عمومی» و «حقیقت مطلق» را با هم داشته باشد ممکن نیست.
در نهایت ممکن است که یک گروه موفق شود تا عقیده خود را به صورت عقیده پذیرفته شده مطرح کند که البته این امر به جز با ایجاد مذاکرات در یک چهارچوب تکثرگرایانه محقق نخواهد شد و باید به صورت یک اصل کلی، به این نکته اشاره کرد که متصدیان یک چهارچوب تکثرگرایانه سالم نباید به صورت جانبدارانه عمل کنند و برای یک گروه خاص منافع نامتناسبی را ایجاد کنند.
طرفداران تکثرگرایی سیاسی بر این عقیده هستند که استفاده از فرایند مذاکره بهترین راه برای رسیدن به مصلحت عمومی است چراکه زمانی که همه بتوانند در تصمیمگیریها و قدرت شریک شوند (و بتوانند حق خود از نتایج استفاده از قدرت را طلب کنند) مشارکت همه جانبه و همچنین حس تعهد بیشتری در جامعه شکل خواهد گرفت و در نهایت نتایج بهتری در طرحها حاصل خواهد شد. در مقابل در جوامع استبدادی که قدرت در دست فرد یا گروهی متمرکز شده و تصمیمات به وسیله عده اندکی گرفته میشود امکان کارشکنی بیشتر است.
میرمیران