اباحیهذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اباحیه فرقههایی که رفتار خلاف شرع را مباح میدانند.
معنای لغوی اباحیه
اباحیّه، از ریشه بَوح و بُوْح به معنای مباح کردن، حلال دانستن، و جایز شمردن است [1] [2]
معنای اصطلاحی ابحیه
و در اصطلاح ، به فرقههایی گفته میشود که اعتقاد به وجود تکلیف نداشته و ارتکاب محارم را روا میدانند [3]
ریشه اباحیه
برخی از نویسندگان کتابهای ملل و نحل مدعیاند که این فرقهها متأثر از دین مجوس و مزدکاند و یا باقیمانده آنان میباشند، زیرا آنان اکثر اعمالی را که در اسلام حرام و در آیین مزدک حلال بوده مباح میشمردند. [4] [5]
پیدایش فرقه اباحیه
اباحیه را در اسلام نمیتوان فرقهای مستقل با مبانی اعتقادی خاص به شمار آورد، بلکه در میان فرق مختلف مسلمانان گروههایی پیدا شدهاند که بر اساس تأویل ظواهر قرآن و حدیث و یا بر مبنای معاذیر دیگر بعضی از تکالیف شرعی را از خود ساقط شمردهاند. از این روست که مثلاً در فرقة اسماعیلیه ، با وجود اشتراک در مبانی عقیدتی، گروهی موسوم به نزاریه به اباحه منسوب شدند و گروه دیگر به نام مستعلویه همچنان برپای بندی نسبت به احکام شریعت باقی ماندند، و افتراق این دو گروه از یکدیگر هیچگاه به اعتبار اباحی بودن یکی و پای بندی دیگری به احکام شرع نبوده، بلکه عمدتاً به لحاظ اختلاف در تعیین امام بوده است. در میان برخی از غُلات شیعه نیز اگر اباحه راه یافته است هیچگاه این امر عامل تمایز آنها به صورت فرقههای جداگانه نشده است.
بررسی اجمالی فرق مختلف مسلمانان این نکته را آشکار میسازد که اکثر طوایف اباحیه با استناد به اینکه قرآن کریم علاوه بر ظواهر، معانی باطنی نیز دارد، اهمال در رعایت احکام را زیر پوشش توجه به باطن و تأویل احکام شرع قرار داده و بر نظریات یا اغراض خود سرپوش دین نهادهاند.
علت اباحه
اعتقاد به اباحه در میان شیعیان معلول امید به آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی علیهالسلام و در میان صوفیان نتیجه تجربه عارفان و مکاشفه دانسته شده است، در حالی که به گواهی کتابهای ملل و نحل در هیچ یک از فرق شیعه ، و حتی در میان غلات ، امید به ظهور حضرت مهدی علیهالسلام سبب اباحه نبوده است. البته برخی از فرق اسماعیلیه مثل نزاریه به اعتقاد خود، تحقق ظهور امام قائم ( محمد بن اسماعیل ) را دستاویز اباحه قرار دادهاند، ولی این نوع اعتقاد به اباحه نیز مبتنی بر امید به ظهور امام قائم نیست. در میان صوفیه نیز تجربه عارفانه و مکاشفه موجب بروز اباحه نبوده است، بلکه گاهی کسانی از متصوفه به بهانه اینکه پس از وصل به حقیقت، تمسک به وسیله یعنی شریعت ضرورت ندارد، از زیر بار برخی از تکالیف شرعی شانه خالی کردهاند.
اباحیه نزد صوفیه
و در نزد صوفیه به کسانی گفته میشود که خود را مقید به قیود و وظایف شریعت نمیدانند و میگویند تقید به احکام شریعت کار عوام است . [6] [7] و از آن به اباحتی نیز تعبیر شده است. [8]
مرجئه مروج اباحی گری
در میان مسلمانان نخستین فرقهای که اباحه گری را ترویج نمود « مرجئه » بود. این فرقه مدعی است با وجود ایمان ، هیچ گناهی زیان نمیرساند؛ چنان که با کفر ، هیچ طاعتی مفید نیست . [9] [10] ین فرقه با چنین عقیدهای عملاً زمینه را برای ترویج گناهکاری در میان مسلمانان فراهم آوردند.
← برخورد ائمه با فرقه مرجئه
ائمه (علیهمالسلام) آنها را مورد لعن قرار دادند، امام صادق (علیهالسلام) به شیعیان توصیه کرد، به خاطر خطر تفکر مرجئه ، فرزندانشان را حدیث بیاموزند. [11] [12] امام صادق (علیهالسلام) در نقد ایمان بدون عمل فرموده است: « ملعون ملعون من قال: الإیمان قول بلا عمل». [13]
فرقههای اباحیه
گرایشهای اباحی را میتوان عمدتاً در گروههایی از غلات شیعه ، خوارج اسماعیلیه ، کیسانیه ، راوندیه ، صوفیه ، و برخی دیگر از فرق پیدا کرد.
← غلات شیعه
ویژگی اصلی غلات شیعه، اعتقاد به حلول ذات الهی در علی علیهالسلام و برخی از ائمه علیهاالسلام و سایر پیشوایانشان میباشد. برخی از غلات شیعه از اهمیت معرفت نسبت به مقام امام معصوم در تشیع، سوء استفاده کرده، بین پیروان خود چنین شایع کردند که هر کس امام را بشناسد از عمل به واجبات و ترک محرمات بی نیاز است. در کتب روایات شیعیان دوازده امامی روایات متعددی نقل شده است که به موجب آنها ائمه شیعه از قائلان به چنین عقیدهای تبری جسته و آنان را از خود ندانستهاند. [14] در میان غلات شیعه کسانی بودهاند که با داشتن گروهی از پیروان، هرگز نتوانستهاند فرقة مستقلی تشکیل دهند، مانند علی بن مسعود حسکه و قاسم بن یقطین . [15]
←← خطابیه
یکی از فرق اباحی مذهب غلات شیعه، خطابیه است، که از ابوالخطاب محمد بن ابی زینب اجدع اسدی (د 138ق/755م) پیروی میکردند. خطابیه معتقد به الوهیت امام صادق علیهالسلام و رسالت ابوالخاطب بودند و ارتکاب بعضی از محرمات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز ، روزه ، حج و زکات تسامح روا داشته و بر این عقیده بودند که اگر کسی از دوست خود بخواهد که علیه دشمن او شهادت دروغ دهد، باید بپذیرد. آنان محرمات و واجبات احکام را تأویل به مردانی میکردند که باید از آنها دوری گزید یا به ایشان نزدیک شد، و به استناد آیه «یُریدُ الّهُ أن یخفّفَ عَنْکُم و خُلِقَ الاِنْسانُ ضَعیفاً» [16] گفتهاند که خداوند به دست ابوالخطاب بار سنگین واجبات شریعت را از دوش ما برداشته است. [17] [18] محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی در کتاب رجال خویش نامهای از امام صادق علیهالسلام خطاب به ابوالخطاب نقل میکند که در آن امام صادق، ابوالخطاب را بدین دلیل که زنا ، خمر ، نماز، روزه و گناهان را نماد اشخاص دانسته، محکوم کرده است. [19] [20]
←← معمریه
گروی دیگری از خطابیه موسوم به معمریه ، معتقد به الوهیت معمر بن عباد سلمی (د 215ق/830م) بودند. معمر معتقد بود که خداوند هیچگاه بندگان خود را از نعمتهایی که برای استفاده آنان آفریده است، منع نخودهد کرد. بنابراین هیچ غذای حرام و هیچ عمل ممنوعی وجود ندارد و زنا، دزدی ، نوشیدن شراب ، خوردن گوشت خوک ، ازدواج با محارم و لواط جایز میباشد. او غسل جنابت را با این استدلال که نطفه پاک و مایه آفرینش آدمیان است از پیروان خود برداشته و مانند اکثر غلان اباحی مذهب محرمات و واجبات شرع را اسامی اشخاص میدانست که باید از آنان دوری جست یا به آنان تقرب نمود. [21] [22]
←← بشیریه
یکی دیگر از فرق اباحی مذهب غلات شیعه بشیریه یا بشریه [23] بودند که از محمد بن بشیر کوفی (ح 180ق/796م) یکی از موالی بنی اسد ، پیروی میکردند. بشیریه (یا ممطوریه ) از واجبات شریعت اسلام تنها به نمازهای پنجگانه و روزه ماه رمضان معتقد بودند و بقیه احکام را انکار میکردند، و به استناد این سخن خداوند که «اَویُزَوَّجُهُم ذُکْراناً و اِناثاً...»، [24] هم بستر شدن با محارم و لواط را جایز میشمردند. بشیریه در اموال و ازدواج اشتراکی مذهب بودند و رعایت مساوات در مال و همسر را ضروری میدانستند. [25] [26]
←← نصیریه
گروهی دیگر از غلات شیعه پیروان محمد بن نصیر نمیری بودند که در روزگار امام حسن عسکری علیهالسلام (232-260ق/846 -874م) پدید آمدند و به نصیریه یا نمیریه شهرت داشتند. محمد بن نصیر ارتکاب محرمات را جایز میشمرد، و از آن جمله ازدواج با محارم را مجاز و لواط را نشانه فروتنی میدانست. [27]
←← مخمسه و علیائیه
از دیگر گروههای اباحی مذهب این فرقه مخمسه و علیائیه (پیدایش: ح 140ق/757م) را میتوان ذکر کرد که پیرو ابوالخطاب و بشار شعیری بودند. از ویژگیهای مشترک هر دو گروه تعطیل فرائض سنن اسلامی بوده است. [28] [29]
← خوارج
در میان خوارج گروههایی بودند که برخی از محرمات دینی را مباح میدانستند، همچون میمونیه (پیدایش: نیمة اول قرن 2ق/8م) که نکاح دخترِ پسر و دخترِ دختر و دخترِ برادر و دختر خواهر را جایز میشمردند، [30] [31] و بیهسیه (ح 90ق/709م) که ترک نماز و دشنام گفتن به انبیاء را در حال مستی مباح میشمردند. [32] علاوه بر دو گروه فوق، فرقهای موسوم به یزیدیه نیز در میان خوارج وجود داشت که بسیاری از محرمات را مباح میدانستند. [33]
میرمیران