بهاءالدین محمد بن حسین عاملی[2] معروف به شیخ بهائی (زاده? 8 اسفند 925 خورشیدی در بعلبک، درگذشته? 8 شهریور 1000 خورشیدی در اصفهان) حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ[3] و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری؛ که در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. در حدود 95 کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستارهشناسی، یونسکو سال 2009 را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد.[4]
تولد و خانواده
وی در رودان متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل، از نواحی شام، در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نوادگان «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بودهاست (از شخصیتهای برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال 64 خورشیدی). خاندان او از خانوادههای معروف جبل عامل در سدههای دهم و یازدهم خورشیدی بودهاند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است.[5]
مهاجرت به ایران
محمد 13 ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه تهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنا گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او 17 ساله بود (970 ق)، پدرش به شیخالاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی منشار از سوی شاه تهماسب منصوب شد. 14 سال بعد، در 984 قمری، پدر شیخ برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین درگذشت.[6] شیخ بهایی درقزوین زبان پارسی آموخته وبه مدت سی سال دراین شهر پرورش یافته وپرورش داد.
شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای او باعث شد تا از 43 سالگی شیخالاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در 1006 قمری)، از 53 سالگی تا آخر عمر (75 سالگی) منصب شیخالاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده داشته باشد.[7]
شیخ در فاصله? سالهای 994 تا 1008 قمری سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت. این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانشاندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است. مکه، مصر و شام از جمله مقاصد این سفرها بودهاند.[8]
نقل شده که آن جناب شش ماه پیش از وفات خود بمزارستان گذشت و از قبر بابا رکن الدین صدایی شنید شیخ از اصحاب خویش که با وی بودند پرسید که شما شنیدید این صدایی که من شنیدم گفتند نشنیدیم پس شیخ بعد از آن پیوسته مشغول گریه تضرع و مناجات بود و توچه به آخرت داشت تا وفات یافت. از بعضی نقل شده صدایی که شیخ شنید این بود که "شیخنا به فکر خود باش"
وی در سال 1000 خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش پیکر او را به مشهد بردند و در کنار آرامگاه علیبن موسیالرضا جنب موزه آستان قدس به خاک سپردند. امروزه آرامگاه وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و رواق امام خمینی در رواقی که به یاد او نامگذاری شده قرار دارد.[9]
تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی
تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی بر روی سنگ قبر و کاشیکاریهای دیوار اتاق مقبره اندکی متفاوت است:
- تاریخ تولد:
- کتیبه کاشیکاری دیوار: 26 ذیحجه 953 هجری قمری (برابر با پنجشنبه 8 اسفند 925 خورشیدی، و 27 فوریه 1547)
- کتیبه سنگ قبر: غروب پنجشنبه محرمالحرام 953 هجری قمری (برابر با فروردین 925 خورشیدی، و مارس 1546)
- تاریخ مرگ:
- کتیبه کاشیکاری دیوار: 12 شوال 1030 هجری قمری (برابر با 8 شهریور 1000 خورشیدی، و 30 اوت 1621)
- کتیبه سنگ قبر: شوال 1031 هجری قمری (برابر با مرداد یا شهریور 1001، و اوت 1622)
کتیبه دیوار در سال 1324 خورشیدی در زمان استانداری علی منصور ساخته شد و حاوی تاریخ روز، ماه و سال است، در حالی که کتیبه سنگ قبر فقط حاوی تاریخ ماه و سال است. به نظر میرسد که در هنگام بازسازی اتاق تحقیقاتی درباره تاریخ تولد و مرگ انجام شده باشد و به این خاطر تاریخ روز به کتیبه کاشیکاری اضافه گشته است. در این صورت به نظر میرسد که تاریخهای کتیبه دیوار دقیقتر باشند.
شخصیت علمی
استادان
نام برخی از اساتید شیخ بهایی از این قرار است [10]:
- فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی.
- منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را نزد نجم ابن شهاب، معروف به ملاعبدالله بهابادی، مؤلف مشهور «حاشیه بر تهذیب منطق» معروف به «حاشیه ملا عبدالله».
- ریاضی، کلام و فلسفه را از مولانا افضل قاینی مدرس سرکار فیض کاشانی فرا گرفت.
- طب را از حکیم عماد الدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در آن دوره آموخت.
- صحیح بخاری را نزد ابی الطیف مقدسی فرا گرفت[11].
- همچنین نقل است نزد ملا محمد باقر یزدی مؤلف کتاب مطالع الانوار که از ریاضیدانان عصر خود بوده نیز درس خواندهاست.
شاگردان
تعداد کثیری از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی تحصیل کردهاند. یکی از محققان معاصر [12] 33 تن از شاگردان او را نام بردهاست که در اینجا به مشهورترین آنها اشاره میکنیم:
- صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف بنیانگذار حکمت متعالیه، متوفی به سال 1050 ق.
- ملا محمد محسن بن مرتضی بن محمود فیض کاشانی، متوفی 1091 ق.
- سیدمیرزا رفیعالدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی 1099 ق.
- ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی 1070 ق.
- صدرالدین محمدبنابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، متوفی 1050 ق.
- ملا محمدباقر بن محمد مومن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ الاسلام اصفهان، وفات 1090 ق.
آثار و تالیفات


دستخط منسوب به شیخ بهائی. مورخ 1008ق. در کتاب تحریراکر در موضوع ریاضی
بهاءالدین عاملی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است. تالیفات شیخ بر اساس پژوهش یکی از محققان [13] بالغ بر 95 کتاب و رسالهاست. برخی از نویسندگان نیز آثار او را 120 عنوان ذکر کردهاند [14]. در اینجا برخی از آثار علمی شیخ را بررسی میکنیم [15]:
جامع عباسی
شاخصترین اثر شیخ است درفقه و به زبان فارسی که این خود ابتکاری نو در نگارش متون فقهی به شمار میرفت تا آنجا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده استیاد میکنند، این کتاب از یک مقدمه و بیست باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شدهاست.[16]
الزبده فی الاصول
مهمترین اثر شیخ است در اصول. تاریخ نگارش آن یعنی سال 1018 ق و به قولی در سال 1005 ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بودهاست.[17]
اربعین
تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر اسلام نقل شدهاست. شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره احادیثیاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروفترین اربعینها میباشد. این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحث سیاسی پرداختهاست، مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آنها وارد شدهاست) به تفصیل دیدگاههای خود را مطرح کردهاست. شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفتهاست، از این رو میتوان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد، همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداختهاست.[18]
مثنوی سوانح الحجاز (نان و حلوا)
این کتاب آمیختهای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است.با زبانی روان و دلنشین. نان و حلوا ترسیمی است از ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی. بهایی در یکی از بخشهای این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره میکند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او میتوان بدان استناد کرد.
کشکول
این کتاب بصورت جُنگی آزاد، شامل شعرها و نثرهای مورد علاقه بهایی است که برخی از خود وی و برخی نیز گردآوری او از دیوانها و کتابهای مورد علاقهاش بودهاند. این مطالب اغلب بیهیچ نظم خاصی به دنبال هم آمدهاند. لیکن بیش از سایر تالیفات وی خواننده را به ضمیر فکری بهایی نزدیک میکند.
شخصیت ادبی
بهائی آثار برجستهای به نثر و نظم پدید آوردهاست که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم میشدهاست. اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سرودهاست. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامدهاست به بهائی ثابت نیست. ازمثنوّیات معروف شیخ در زبان فارسی میتوان از اینها نام برد:
- نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کردهاست.
- نان و پنیر (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان
- شیر و شکر (اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (161 بیت در کلیات چاپ نفیسی و 141 بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است.[19]
- مثنویهایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند[20]
- نمونه اشعار
همه روز روزه رفتن، همه شب نماز کردن | همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن | |
ز مدینه تا به مکه، به برهنه پای رفتن | دو لب از برای لبیک، به وظیفه بازکردن | |
به معابد و مساجد، همه اعتکاف جستن | ز مناهی و ملاهی، همه احتراز کردن | |
شب جمعهها نخفتن، به خدای راز گفتن | ز وجود بینیازش، طلب نیاز کردن | |
به خدا قسم که آنرا، ثمر آن قدر نباشد | که به روی ناامیدی در بسته بازکردن |
از نثر فارسی او تنها نمونهای که در دیوانهای چاپی آمدهاست رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است. بهایی در عربی نیز شاعر و زبان دانی چیره دست است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عربی جایگاه ویژهای دارد که مهمترین و دقیقترین آنها اثر او در نحو به نام الفوائد الصمدیه است.
- قصیده: معروفترین آن موسوم به وسیلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام در 63 بیت است که هرگونه شبههای را در دوازدهامامی بودن وی مردود میسازد.
- ارجوزه سرایی : دو نمونه بی بدیل (هراتیة یا الزّهرة)[21] و نیز (ریاض الارواح)[22]
- دوبیتی: دوبیتیهای عربی شیخ بیشتر در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.
بخش مهمی از اشعار عربی شیخ لُغَز و معمّاست که بیانگر تسلط شیخ بر این حیطهاست. توانایی او در ایجاز و بیان معماگونه مطالب در آثاری چون رسائل پنجگانه اثنی عشرّیه، خلاصة الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان، الوجیزه فی الدرایه و همچنین تبحر او در صنعت لُغَز و تعمیه در آثاری چون لغزالزبده، لغزالنحو، لغزالکشّاف، لغزالصمدیه، لغزالکافیه و فائده مشهود است. نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به کشکول شیخ بهائی است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب میشود. بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او تماماً موجز و بدون حشو و زواید است. برجستهرین آثار چاپ شده:
- مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین:ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن، آیات الاحکام وحدیث است.
- جامع عباسی: از نخستین و معروفترین رسالههای علمیه به زبان فارسی؛
- حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین : در فقه
- الاثنا عشریه: در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است.
- زبده الاصول: شامل بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم
- الاربعون حدیثاً: معروف به اربعین بهائی
- مفتاح الفلاح: در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد
- حدائق الصالحین: (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه
- حدیقة هلالیه: شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده
شخصیت سیاسی
محمد بن حسین عاملی (شیخ بهایی) در مدت 75 سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بودهاست ولی عمده فعالیت سیاسی او در دوره? دو پادشاه آخر گذشته.
- شاه طهماسب (902 - 954 خورشیدی) (از966 (سال هجرت) تا 984ق به مدت 18 سال.)
- شاه اسماعیل دوم (984-985ق) (به مدت یک سال و اندی.)
- سلطان محمد خدابنده (985-995ق) (به مدت 10 سال.)
- شاه عباس اول (995-1038ق) (تا 1031ق (سال رحلت) به مدت 35 سال.)
او در سال 966ق در حالیکه سیزده سال داشت به همراه پدر(از شاگردان مطرح شهید ثانی) از جبل عامل به سمت ایران مهاجرت کرد.
دلیل این مهاجرت از یکسو افزایش تهدیدات حاکمان عثمانی نسبت به شیعیان جبل عامل[23] و از سوی دیگر احترام فراوان حاکمان آن زمان ایران (پادشاهان صفوی) به عالمان دینی بود، حاکمان صفوی با این کار ضمن ترویج دین و کمک به اقتدار سیاسی ایران به تحکیم سلطنت خود نیز کمک میکردند، عالمان شیعی نیز در این بستر مناسب ضمن ترویج مذهب تشیع اثنی عشری، از گسترش صوفیگری در جامعه آن زمان جلوگیری میکردند.[24]
پس از سه سال اقامت در اصفهان، پدر با توجه به پیشینه? علمی و فقهی وبا توصیه شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)، از سوی شاه طهماسب به صمت شیخ الاسلامی قزوین (پایتخت) منصوب شد
شیخالاسلام مهمترین منصب روحانیت در آن دوره بوده*[1] و وظیفه? آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعت برای مردم بود.[25]
شش سال بعد عنوان شیخ الاسلامی پایتخت از او گرفته شد و شیخالاسلامی مشهد و سپس هرات به او واگذار شد، نویسنده کتاب الهجرة العاملیة این اقدام شاه طهماسب را مصداق نفی بلد و تبعید سیاسی دانسته و دلیل آن را تلاش وی در احیا و اقامه نماز جمعه (که اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف علما بود) در پایتخت صفویه میداند چرا که باعث شد دولتمردان صفوی احساس خطر کنند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر خواستههای خود بدانند[26]. سرانجام پدر در سال ((983ق) ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد و بعد از انجام مناسک حج به بحرین رفت، در آنجا اقامت گزید و(یک سال بعد وفات یافت[27]
مدت این چهارده سال در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات بودن شیخ بهایی را با منصب و وظایف شیخالاسلامی آشنا ساخت و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر نمود. شواهدی است که نشان میدهد سمت شیخالاسلامی هرات بعداز فوت پدربه پسر(شیخ بهایی) رسیدهاست، میرحسین بن حیدر کرکی (شاگرد شیخ بهایی) در روضات الجنات نقلی دارد که برداشت از آن این است که شیخ بهایی بعد از پدر، شیخالاسلام هرات شده*[2]، که اگر این برداشت صحیح باشد سال وفات پدر (984ق) و سال بعداز آن که سالهای آشوب و هرج و مرج در دربار بوده[28] نمیتواند تاریخ اخذ این سمت باشد و احتمال دارد که شیخ بعد از این تاریخ به این سمت منصوب شده.
مؤلف الهجرة العاملیة در این مورد نیز معتقد است شیخ مانند پدراز مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) دور نگهداشته میشد[29].
البته تأییدی بر این منصب شیخالاسلامی هرات در کتاب خیرالبیان وجود ندارد، آنچه درمورد این دوره از زندگی شیخ (جوانی) در خیرالبیان عنوان شده و قابل توجهاست این است که شیخ در عنفوان جوانی سفری طولانی مدت به بلاد اسلامی انجام داده[30] و با توجه به اینکه در کتاب سلافة العصر مدت سفرهای شیخ را 30 سال عنوان کرده .[31] و با در نظر گرفتن اینکه آخرین سفر شیخ در سال 1015ق[32] بوده میتوان احتمال داد که این سفر میتواند در همین سالها باشد یعنی 994 یا 996 که درآن موقع شیخ 30 تا 32 سال داشته است[33].
شیخ بهایی و شاه عباس اول
عمده فعالیتهای سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت، شاه عباس بزرگترین پادشاه سلسله صفوی ضمن آنکه ایران را به اقتدار گذشتهاش بازگرداند، زمینه? رشد و شکوفایی خارقالعاده? فرهنگ، هنر و معارف دینی را نیز فراهم کرد. شاه عباس احترام زیادی برای علمای دین قایل میشد و در بیشتر امور از ایشان مشورت میجست، از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود[34]، ضمن اینکه حضور این دو عالم مطرح در دربار شکوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود[35] شیخ بهایی در سال 996ق دو سال و اندی بعد از رحلت شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان)(993)[36]، به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد[37]، درسال 1006 ق با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این سمت به شیخالاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت. شیخ تا زمان وفاتش در این منصب بود.
در عالمآرای عباسی آمده که شیخ پس از مدتی از سمت شیخالاسلامی اصفهان به دلیل ملالت خاطر و دلزدگی از مناصب دنیایی اراده? سفر بلاد اسلامی کرد[38] که تاریخ این رخداد میتواند بین سالهای 996 تا 1008ق . باشد، یعنی سالی که شاه عباس پیاده به زیارت امام رضا علیه السلام رفت و شیخ بهایی نیز همراه او بود، اما در منابع دیگر دلیل سفر او به بلاد اسلامی اختلاف آرا و دیدگاههای علمی او با مکتبهای فلسفی موجود در حوزه اصفهان (یعنی «توغل میرداماد و اصحاب او در علوم عقلی و رواج آن») میدانند[39].
به اعتقاد عدهای شیخ بهایی در یکی از سفرهای خارجی خود به کشور عثمانی، سفارت شاه صفوی را بر عهده داشته و حامل پیامی از طرف شاه عباس اول به سلطان مراد حاکم عثمانی بوده است[40]
خدمات علمی و عمرانی
مهارت وی در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و از مهمترین خدمات شیخبهایی در رونق بخشیدن به شهر اصفهان تعیین سمت قبله مسجد شاه (امام) اصفهان است. این قبلهیابی که با استفاده از ابزارهای آن زمان صورت پذیرفته هفت درجه با جهت واقعی قبله اختلاف دارد.[41][42] تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور رودخانه، ساخت گلخن گرمابهای است که هنوز در اصفهان مانده معروف به حمام شیخ بهائی و طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده میشود.[43] همچنین طرح ریزی کاریز نجف آباد-اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، (یکی از بزرگترین کاریزهای ایران) و معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف و شاخص تعیین اوقات شرعی (ساعت آفتابی در مغرب مسجد امام) را به او نسبت می دهند.[44]
بنا به روایتی شیخ بهایی را احتمالاً مبدع تهیه نان سنگک، حلواشکری و فرینی می دانند.[45]
جشنواره شیخ بهایی
از سال 1383 شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان جشنوارهای به نام شیخ بهایی برگزار میکند. موضوع این جشنواره فنآفرینی و کارآفرینی است و برگزارکنندگان آن معتقدند شیخبهایی نمادی از کارآفرینی است. شیخبهایی در عصر خود دانش را به فناوری تبدیل کرد و خدمات ارزشمند علمی، فرهنگی و عمرانی از خود به یادگار گذاشت. به یاد او این جشنواره شیخ بهایی نامیده شد.
امیرامیران